1- خاله
معنای لغوی : خواهر مادر
معنای استعاره ای : هر زنی که با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد .
نقش سمبلیک : یک خانم مهربان و دوست داشتنی که خیلی شبیه مادر است و همیشه برای شما آبنبات و لباس می خرد .
غذای مورد علاقه : آش کشک.
ضرب المثل : خاله را میخواهند برای درز ودوز و گرنه چه خاله چه یوز. خاله ام زائیده، خاله زام هو کشیده. وقت خوردن خاله خواهرزاده رو نمی شناسه. اگه خاله ام ریش داشت، آقا داییم بود .
زیر شاخه ها : شوهر خاله: یک مرد مهربان که پیژامه می پوشد و به ادبیات و شکار علاقه مند است. دختر خاله/پسر خاله: همبازی دوران کودکی که یا در بزرگسالی عاشقش می شوید اما با یکی دیگه ازدواج می کنید یا باهاش ازدواج می کنید اما عاشق یکی دیگه هستید .
مشاغل کاذب : خاله زنک بازی، خاله خانباجی .
چهره های معروف : خاله خرسه، خاله سوسکه.
داشتن یک خاله ی مجرد در کودکی از جمله نعمات خداوندی است .
?- عمه
معنای لغوی : خواهر پدر
معنای استعاره ای : هر زنی که با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد/هر زنی که مادر چشم دیدنش را نداشته باشد .
نقش سمبلیک : به عهده گرفتن مسئولیت در موارد ذیل : ? – جواب همه ی حرف های بدی که میزنید . مثال : عمته … ? – جواب همه ی محبت هایی که می کنید. مثال: به درد عمه ات می خوره … ?- توجیه کلیه ی بیقوارگی ها/رفتارهای نامتناسب شما (تنها برای دخترخانم ها). مثال: به عمه ات رفتی . ? – خیلی چیزهای بدِ دیگه. از ذکر مثال معذوریم …
ادامه مطلب...
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88/12/10 توسط ایگلسیاس